_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

زیـــــاد روی ِ مــــن و تــــــوبـــــه ام حساب نکـــــن ...

هوالمحبوب :

خـــــودت اجــــــازه نـــــده بعــــد از ایــــن گنــــاه کنـــــم

زیـــــاد روی ِ مـــن و تــــــوبـــه ام حــــساب نکــــن ...

خب یک چیزهایی را نمیشه گفت و حتی نوشت.یک چیزهایی رو به هیچ کسی نمیشه گفت حتی به خدا.اینطور میشه که اگه ملاحظات و تعاملات اجتماعی و ارتباطات کاریت نبود ،برای همیشه سکوت میشدی.اینطور میشه که سکوت گاه و بیگاهت رو میذارند سر بی توجهی ت،سر ِ سرخود معطلیت،سر غرورت ،سر ِ بی محبتی ت و تو دیگه واست مهم نیست کی چی در موردت فکر میکنه اونم وقتی هیچ کسی جای تو نیست.

شبهای قدر وقتی میخونید :" یَــا نُــورَ الـنُّورِ...یَــا مُنَـــوِّرَ الــنُّورِ... یَــا خَـالِــقَ النُّـــورِ...یَـا مُــدَبِّــرَ الــنُّــورِ... یَـا مُــقَـدِّرَ الـنُّـورِ... یَـا نُــورَ کُـلِّ نُــورٍ...یَـا نُـورا قَـبْـلَ کُـلِّ نُـورٍ... یَــا نُـورا بَـعْـدَ کُـلِّ نُـورٍ... یَـا نُـورا فَـوْقَ کُــلِّ نُـورٍ...یَـا نُـورا لَـیْـسَ کَـمِثْلِهِ نُـورٌ ..." یادتون بیفته من چقدر این فراز را دوست دارم و یک کمی زیاد الــی رو هم دعا کنید لدفن :)


الــــی نوشت :

یکــ) شعــر این پست را زیادی دوست دارم،انگار که خودم گفته باشمش.

دو ) فریناز جان ،پیغامت رو خوندم و فایلت رو گرفتم.الان وقتش نیست و نمیتونم این کار رو انجام بدم.ازت ممنونم که اینقدر خوبی و حتمن در اولین فرصت با همه ی ترسی که دارم ،از هدیه ات استفاده میکنم

سهــ) گله کردن و شکایت چیزی رو درست نمیکنه ،فقط باعث میشه صبر و تحمل و از همه مهمتر شخصیت آدم زیر سوال بره.

چاهار )این روزها با همه ی خستگی م زیاد شعر میخونم و این بیش از حد خوووب و البته درد آوره!:)

پنجـ) .... کاش میشد جای این نقطه چین ها را پر کرد :)

نظرات 7 + ارسال نظر
گیسو 1394/04/17 ساعت 15:46

الی .....

گل گیسو ...

نبات 1394/04/17 ساعت 16:30

من یادم بود تو نور رو دوست داری...
بعضی وقت ها زیاد دلم میخواد تو این حالت کنارت باشم....

کاش همه ی اونایی که باید،یادشون باشه من چقدر نووور را دوست دارم تا یادشون باشه واسم یه کوچولو دعا کنند .که دعا کنند خدا راضی م کنه .که ...

نبات خوبی شما ؟

زهرا 1394/04/18 ساعت 21:19

من تو دوشب گذشته این فراز نورو به یادت بودم
همین.

یادمه یه بار تو یه بحث دوساعته داشتیم به این فکر می کردیم که گناه یعنی چی ؟!

یادمه یه روز از بدترین گناهی که میتونستم توی زندگیم تصور کنم با تمام وجودم لذت بردم.
اون موقع بود که چشمام رو بستم و گفتم من این بهشت رو به جهنمه اون دنیا نمیفروشم....
وقتی از گناه لذت ببری کارت تمومه الی!

گر نگه دار من آن اسن که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ ....

ساره ساره ساره
هر روز صبح قبل از ورودم به شرکت و بعد از خوندن آیت الکرسی و ولعصر همین شعر رو میخونم و پام رو میذارم روی پله ی اول
بعد یه طور مظلوم فرم سرم رو کج میکنم و میگم کاش دلت می اومد کنار سنگ نگهم داری...

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا ....

خدا خودش باید مواظبم باشه
من خودم بلدش نیستم...

ولی قبول کن الی، آدمه و گناه و گندم و سیب وسوسه !

آدمیزاد است و عشق و دل به هر کاری زدن
آدم است و سیب خوردن،آدم است و اشتباه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد