_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

حتی به قد یک سر سوزن گناه نیست...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ســـــر که نه در راه عزیزان بـــُوَد ... بار گرانـــــی ست کشیدن به دوش !

هوالمحبوب:

 اصولن ما هیچ وقت عین بچه ی آدمیزاد مسافرت نمیکنیم.واسه همینه که دقیقن از وقتی رفتم دانشگاه تصمیم گرفتم به بهونه ی درس داشتن و پروژه قطار کردن و ترجمه در دست داشتن،از مسافرت خانوادگی صرف نظر کنم و خونه نشینی را به مسافرتی که نمیدونم قراره به کجا ختم بشه ترجیح بدم!!

همه چیز یهو اتفاق می افته،مثلن ساعت 2 بعد از ظهر میتی کومون تصمیم میگیره راه بیفته به یه سمتی و ساعت '2:33 باید سوار ماشین باشیم با همه وسایل و تجهیزات!!اصولن نمیدونی سفرت چند روز طول میکشه و حتی نمیدونی مقصد سفر کجاست و این باعث میشه ندونی باید چه لباسی برداری و البت که خود میتی کومون هم درمسیر تصمیم میگیره و برنامه میچینه.واسه همین همیشه ی خدا توی مسافرت یه پایه ی بساط لنگه!

خب این مدل مسافرت کردن برای آدمایی که منتظر هیجان و یه اتفاق غیر قابل پیش بینی اند خیلی خوبه و اصن هیجان انگیزه ولی واسه ما که کلن از وقتی به دنیا اومدیم اتفاقای هیجان انگیز دهنمون را سرویس کرده یه کم عذاب آور و حتی کسل کننده است!

اینجوری بود که من در جواب پیام و تماس دوستام که ازم میخواستند بریم شهرشون و یا توی شهرشون توقف داشته باشیم و دید و بازدید نوروز را به جا بیاریم هیچی نداشتم بگم ،چون اصلن نمیدونستم مسیر و برنامه کجاست و چیه و اونا هم ازم یواشکی دلخور میشدند و یحتمل گمون میکردند افتادیم توی فاز پیچوندن!

امسال خیر سرمون یک دختره فارغ التحصیل بودیم و درس و مشق پـــَر!از اونجایی هم که در سالی که گذشته بود یه بار با احسان خواهر برادری رفته بودیم جزیره و میتی کومون فرموده بودند که" چطور برا آق داداشتون نه نه اید و واسه ما زن بابا و چه جوری هاست که برای ایشون میتونید از درس و کار و کلاستون بگذرید واسه ما نه؟! " مزید بر علت شد که دیگه نشه  خونه را به مسافرت در کانون گرم خونواده ترجیح بدی و باس تن به این توفیق اجباری می دادی که ثابت کنی ما برای ایشون هم نه نه ایم و واسه خودمون یه پا اُمّ اَبیــها!

از بس که ما دختره خوبی هستیما و در صدد به دست اوردن دل تک تک اهل البیت!!باز بگید الـــی بـَده!