_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

اصلا بدون تو روز تولدم ....

  هوالمحبوب:

اینقدر حالم بده که تا ازراه میرسم فقط به "فرنگیس " میگم بذار بخوابم ، نه شام میخوام ونه هیچی!

کلی از آموزشگاه تا خونه راه اومدم، اتوبوس رو  به عمد اشتباهی سوار شدم و کل شهر را دور زدم و کلی تا خونه راه اومدم....توی خودم هی راه رفتم و  حالم بد بود ...چه بامزه که یهو نم نم بارون نشست روی صورتم و من سرم رو بردم بالا و به خدا گفتم:ما با هم شوخی داریم تو این گرما؟تو هم شوخیت گرفته؟!

دارم درد میکشم وحالت تهوع دارم...تمام وجودم پر از درده و آ خ  خ خ خ! تا میرسم از راه فقط میخوابم!

تا نیمه شب میخوابم وباز هم آخ خ خ خ خ!

ساعت تقریبا 12 نیمه شبه و دارم به لحظه ی به وجود اومدنم نزدیک میشم...

با زحمت بلند میشم ومیرم دست وصورتم رو میشورم ولباس عوض میکنم ودستی به سر رووم میکشم ودوتا قرص میخورم که تاب نشستن رو داشته باشم وروی تختم نیم خیز میشینم و دعاهای مخصوصه امشبم رو میخونم...دعا میکنم واسه تمومه آدمای زندگیم و باز چشم میندازم توی چشمایی که من رو خلق کرد...28 سال پیش توی چنین شبی.....

باهاش کلی حرف میزنم و وقتی موقعه حافظ خوندن میشه بغض میکنم وبهش میگم امشب حافظ نه! من حافظ نمیخونم ، خودت اگه خواستی یکی رو بفرست واسم حافظ بخونه  و پا میشم از رو تخت ومیام تو جمع بچه ها....

همه شرمنده م میکنن و بلند بلند خوشحالم...درد میکشم وخوشحالم ...اشک میریزم وخوشحالم ..میخندم وخوشحالم...داد میزنم وخوشحالم.....

خوشحالم؟؟؟

آره خوشحالم!

.....................

خدایا شکرت

به خاطره تمومه زندگیم ازت ممنونم....یهو نکنه حواست پرت بشه ها!!!!

دلم واسه خودم تنگ شده!

تمومه زندگیم رو مرور میکنم و.......


 تولدم مبارک!

تولدم مبارک؟؟! ...............     آره مبارک


*****************************************************


* ممنون هویدا که برام حافظ خوندی......خودم نه جراتش رو داشتم و نه طاقتش رو......ممنون.....

نظرات 6 + ارسال نظر

با دورود
نظرت در مورد تبادل لینک چه

خلیج فارس

نظر خاصی ندارم

تولدت مباررررررررررک
راستی قبلاً بهت گفتم که دیوونه ای؟؟؟اگه که نگفتم حالا داشته باشش

ممنون
خودم میدونم هستم اما نمیدونم واسه کدوم قسمتش اینو میگی!
بهتر نیست خودت رو معرفی کنی؟
یادم نیست قبلا با هم صحبت کرده باشیم... تو همون ناشناس دیشب نیستی دادا؟

Faaeze 1390/04/05 ساعت 11:28

ت
و
ل
د
ت
م
ب
ا
ر
ک
تولدت مباااااااااااااااااارک
ببخش یه کم تأخیر شده انگار، یک تیر بودی؟ من نمیدونستم چرا؟!
اما عیب نداره، با تأخیرش هم نه مهم، خب تو هم دیر اینجا گفتی دیگه
راستی شعر از خودت بود؟ بابا شاعر!
برات آرزوی بهترین ها رو دارم
امیدوارم خدا همیشه پشت و پناهت باشه و بهترین ها رو برات بخواد، در بهترین زمان ها
دل شاد باشی عزیزم

تا یادم میاد که 5 تیر بودم که!
روز جهانی مبارزه با مواد مخدر!
نکنه یک تیر بودم آیا؟
ممنون فائزه جونم

شعرم ماله دوران جاهلیتمه

گیتاریست 1390/04/05 ساعت 13:05

تولدت مبارک!

ممنون

تولد مبارک.. با آغاز جدید زندگیه جدید رو آغاز کن

ممنون سارای من

Faaeze 1390/04/09 ساعت 01:43

اوه اوه، فکر کنم سوتی شد، من فکر کردم تو مصرع اول، منظورت از یک تیر، یکِ تیر هست!

الهی بگردم
ممنون فائزه ی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد