_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

تقصیره آستینم بود....

هوالمحبوب:


من نبودم دستم بود، تقصیر آستینم بود.....من نبودم پاهام بود...تقصیره جورابام بود ..من نبودم.....

عجب!

همه ش میخوایم بندازیم گردنه این واون!

البته

البته

البته

بهترین راه واسه آروم شدنه این دله وامونده همینه که بندازیم گردنه این واون وتظاهر به مظلوم نمایی کنیم تا خودمون هم باورمون باشه گول خوردیم...فریب خوردیم چه قدر ناراحت کننده...الهی بترکه که با من اینطوری کردو هزارتا ناله وداده دیگه......

ولی

ولی

ولی

خودمونیما.....بی رو دربایسی..همه ش تقصیره خودمونه...همه ی همه ش...

این منم که به دیگرون نشون میدم باهام چه طور رفتار کنن...این منم که به دیگرون نشون میدم مستعدرو دست خوردنم...مستعد بهره کشی...مستعد اذیت شدن...مستعد درد کشیدن و.....

به قول "یوسفی" خدا بیامرز(!!!) ،هرکی خربزه میخوره ،پای لرزشم میشنه...

خربزه ای که خوردم بها داشت......یه بهای سنگین به قیمت پای لرزنشستنی به قیمت یه عالمه غصه ودرد کشیدن !

قبلا هم گفتم :"هیچ شخصی وهیچ اتفاقی مانعه خراب شدنه قشنگیهای زندگیم نمیشه..حتی اگه اون شخص خودش جزو قشنگهای زندگیم باشه...حتی اگه خودش بلند شده وعزمش رو جزم کرده تمومه خاطرات قشنگش رو خراب کنه....از یه جایی به بعد اگه دیدی داره خراب میکنه،باید بچینی اون بنده لعنتی رو که داره میپیچه دوره تمومه قشنگیها......"

من همیشه آدمهای زندگیم رو قشنگ خواستم.......همیشه خواستم توی خاطرات من بهترین باشن..حتی اگه خودشون چیزی غیر از این میخواند....


مهم نیست.....مهم نیست وباز هم مهم نیست.....

اصلا این مهم نیست رو کلا واسه من اختراع کردندا(!!!!!!!!!!!!!!!!!!!)

دیروز نشستم یه گوشه توی پارک وکلی با خودم حرف زدم...به خودم گفتم :هیچ کسی غیر از خودت مقصره تمومه دردهات نیست...هیچ کس!

دنباله بهونه نگرد.....آدمها با هم فرق میکنن....بعضی ها اومدن که تورو از اونجایی که نشستی وداری به همه مغرورانه نگاه میکنی بکشند پایین..اونا وظیفه شون رو انجام میدند وتو باید درست رفتار کنی.......همیشه این تویی که به دیگرون میگی با من چه طور رفتار کنن...."

کلی با خودم حرف زدم وراه افتادم سمت خونه.......

توی تاکسی که نشستم یه آهنگ شاد گذاشته بود.بهش گفتم میشه اقا زیادش کنید!؟!

داشت چرت وپرت میخوند اما موزیکش دلت رو قلقلک میکرد.....

شیشه ی ماشین رو کشیدم پایین وچشمام رو بستم وگوشهام رو تیزه تیزه تیز کردم تا صدای لبخند زدنه خودم رو بشنوم.....

شرمنده ی "الی " ام..خیلی شرمنده شم.....خیلی......

باید از دلش دربیارم....خیلی چیزا رو..خیلی چیزا رو......

"الی" دختره خوبی باش.....باشه؟!

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1390/04/16 ساعت 23:02

جالب می نویسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد