_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

تـــــــو دود میشــــوی و مــــن از خــــواب میپـــرم....

هوالمحبوب:

دیشب کلی ترگل ورگل کردیم بریم مراسم احیای شب عید فطر ! ما کلا غرق در معنویات ماه رمضون شده بودیم گفتیم بریم این دم آخر سنگ تموم بذاریم ،خدا ببینه چقدر باحالیم!

یعنی تازه حالا که تموم میشد یادم افتاده بود واویلا تموم شد و ما هیچ کاری نکردیم جز نخوردن و ننوشیدن!

گفتیم بریم خدا را بندازیم توی رو دربایسی ....

یه خورده دراز کشیدم جلوی تلویزیون تا بشه نیمه شب و راه بیفتیم مراسم "ما چقدر باحالیم خدا حواست هست؟ ! " راه بندازیم که از فرط خستگی خوابم برد!

یعنی توی خواب و بیداری بودم

اما خواب دیدم!

وقتی خواب میبینی یعنی خواب بودی دیگه ،نه؟!

تازگی های خوابای واقعی از روزایی که گذشته را میبینم! علتش را نمیدونم اما وقتی میبینمشون کلی راجبشون فکر میکنم! راجب اینکه شاید چیزی توش بوده که من حواسم به فهمیدن و دونستنش نبوده و شایدم ....!

تابستون بود ! تیر ماه هشتاد و هفت....روبروی رستوران فانوس و روبه فضای بازی بچه ها !

کنار خیابون و توی ماشین بودیم.هی توی حرفاش گریز میزد به جایی که من شروع کنم ولی من قول داده بودم هیچی نگم و فقط اگه موقعیتش پیش اومد خاطره تعریف کنم! اون هم خاطره های بی ربط!

نمیدونم حرف راجب چی بود و به کجا کشیده شد ولی من گفتم :میدونی؟ اولین عشق و احساس یه چیزه دیگه است! یه اتفاقیه که حتی اگه بخوای هم نمیتونی فراموش کنی....همیشه اولین ها درد آورترین و موندگارترین و خاصترینند...

لبخند زد و گفت :واسه ی من هر آدمی که میاد توی زندگیم ،اولـــــینه!!!!!

تمام آدمای زندگیم با تمام جزییاتشون اولینند...به همون طراوت با همون دل لرزیدن با همون تپش قلب و با همون احساس بکر با همون....

بقیه ش را نشنیدم و ندیدم چون فاطمه آروم بوسم کرد و گفت :عیدت مبارک!....

چشمام رو باز کردم و یه عالمه گل دیدم روی صفحه ی تلویزیون که نوید عید فطر را میداد...


الـــی نوشت :

یعنی تمومه سختی های ماه رمضون یه طرف ،اینی که نمیتونستی دروغ بگی یه طرف! خفه شدم از بس دروغ نگفتم توی این یه ماه !...الان اولین دروغم را میگم تا افتتاح بشه :من دختـــــــره خوبـــــی ام!


@ ا س ام اس نوشت :

طرف خفاش میبینه میمیره از خنده!

بهش میگند چته؟ چرا میخندی؟

میگه تا حالا موش چادری ندیده بودم !!!!!!


نظرات 10 + ارسال نظر
بابک 1391/05/29 ساعت 17:34

عیدت مبارک دختر خوب -یادت رفت که خواب مسلمونم عبادته - خوب داشتی عبادت می کردی

خوابی که خواب باشه
مسلمونی که مسلمون باشه
شبی که شب باشه
عبادتی که عبادت باشه....
هرچی بود و هرکی بود یهو اومد و یهو رفت و عید شد
بدون اینکه بدونم برای چی این خواب را دیدم....
.
.
عیدت شمام مبارک مهندس....

... 1391/05/30 ساعت 12:18 http://www.shahrtab.blogfa.com

mersi

مرسی از بنده ست ....

.
.
فقط گریه ش رو نفهمیدم راستش :)

پ 1391/05/30 ساعت 13:18 http://www.pud.blogfa.com

خوب اینکه خواب روز های قبل رو میبینی شاید مال این باشه که زیاد بشون فکر میکنی. اما اینکه هر کس توی زندگی ادم میاد اولینه به نظرم هر غیر منطقی با نظر شما موافقم که اولین همیشه یه چیز دیگست...
عید مبارک

اتفاقا اصلا و ابدا اون اتفاق یادم نیست یهو خودش از اون پشت مشت ها پیداش میشه و ول میشه توی خوابمون.
کلا ما چپکی خواب میبینیم
به هرچی فکر میکنیم نمیاد به خوابمون
به هری فکر نمیکنیم هی روحش میگیردمون
گاهی هم توی خواب میفهمم اون ماجرا برام جالب و حتی قشنگ بوده و من خودم به روی خودم نمی اوردم و خودش توی خواب تبلور پیدا کرده
.
.
.
آره اولین یه چیزه دیگه ست اما.....
اما آدم توی خواب من همیشه با همه ی آدمها مثل اولین رفتار میکرد
نه اینکه بازی کنه ها!
نه!
واقعا براش اولین بودند
اولین الی
اولین من
اولین تو
اولین اون
....
عید شما هم....

: )

الی جان بسته س !

; )

ممنونم که بهم سر میزنی

بابا بازش کن آهووووووووووووووووووو
یه جیغ و داد راه بندازیم
یه گرد و خاک به پا کنیم خوب
عجبا!
ما کارمون سر زدنه به آهو ، شما هی نیستی ؛)

سحر 1391/05/30 ساعت 17:19 http://natter.blogfa.com

ئه ئه ئه ئه!
این عکسه که اون بغله...
ئه!
این همون پلست که بعد 33پله؟
آره؟
نه؟!
من دوسش دارم
خیلی
راسی نمیدونستم عید فطر احیا داره
البته میدونستمم فرقی نمیکرد
کلی گفتم

بین پل فردوسی و خواجوه....اون که بعد از سی و سه پل ِ پل فردوسی ِ
اونم که بعد از سی و سه پل ِ پل فلزی ِ بانوووو
اینجا پل چوبی یا جویی یا جوغی ِ بین خواجو و فردوسی....
اونم تو رو دوس داره!
:)
منم نمیدونستم اما کم کم فهمیدیم
شب نیمه شعبان هم احیا داره
اینم اضافه کن به معلوماتت پولش هم واریز کن به حساب گود لیدی :)
.
.
ولی من جزئی گفتم

علی 1391/05/30 ساعت 18:21 http://saba1359.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
عید شما هم مبارک باشه
اس ام اس جالبی بود
شاد باشی و سلانت

عید شما هم حتی......
.
.
خودم کلی خندیدم وقتی خوندمش

وشما هم حتی....

قصیر من نیست که هر شب کابوس می بینم..
روی بالشی، که
از مرگ پرنده ها پر است..
نمی توان خواب پـــــــــ♥ــــــ♥ـــــــرواز دید....
عیدت مبالک نمازوروزه های نگرفتت قبول

یعنی دقیقن اونایی که نگرفتم قبول؟
پس اونایی که گرفتم چی ؟؟؟

الی به گمانم حال دلت این روزهاخوب است...من باور می کنم
خوب بودنت راست ترین دروغه...من باور میکنم چون به خوبیت مهربونیت و... ایمان دارم.
همیشه خوب باش مثل همیشه

حال من خوووووب است اما با تو بهتر میشوم
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ تا میبینمت یک جور دیگر میشوم....

با تــــــــو حس شعر در مـــــــن بیشتر گل می‌کند
یاسم و باران که می‌بارد ، معطـــــــر می‌شوم‌....
.
.
اسمت آرامش میده مستانه
حرفات آرامش میده
و کلمه هات که همه از جنس سفیدند....
من خوبم
من همیشه خوبم
من کلا دختره خوبــــــی ام!

سلام
عیدتون مبارک

و عید شما هــــــــــــــــم....

ک مثل کپل 1391/06/01 ساعت 09:51

منم موش چادری ندیده بودم
تا اینکه بالاخره دو سه روز پیش دیدم

خیلی بــــــــــــــــــــــــدی!
همین شما ها هستید اسلام را به قهقرا میبرید ها!
اگه به آرمانهای امام و اصل مترقی ولایت فقیه شکایتت را نکردم!
حالا ببین!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد