_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

جغرافـــــــــیای کوچــــک مـــن بازوان توســــــــــت ...

هوالمحبوب:

جغـــرافـــــــــیای کوچــــک مـــن بــــازوان توســــــــــت

ای کـــــاش تنــــگ تر شود این سرزمـــــین به مــن ...

از همان کلاس چهارم ابتدایی هم که اولین بار اسمش را شنیدم خوشم نمی امد!از بس که کلمه اش عجیب غریب بود و مسخره!"جیم"،"غین"،"ف"،مضحک ترین ترکیب حروفی که بشود تصورش را کرد!اصلن حروفش با همدیگر هارمونی و هماهنگی نداشت که به دل بنشیند!و هیچ وقت هم نفهمیدم مثلن به چه درد میخورد که بدانی اسم فلان رود ِچند کیلومتری که در فلان منطقه جا خوش کرده چیست؟! اصلن احمقانه بود یک نفر اینقدر بیکار بوده باشد که میان ِ این همه اتفاق مهم و چیزهای خارق العاده متر برداشته به دنبال متراژ و اندازه ی فلان کوه و فلان دشت و فلان رود رفته باشد که بعدها برای یک متر آنطرف تر و آن طرف تر شدن اندازه اش پای برگه ی امتحانی ام مواخذه شوم و همیشه برای نمره اش،سرزنش!

حالا تمام دنیا هم جمع شوند و مثلن مثل همین خلبان شازده کوچولو بگویند با جغرافیا در یک نظر میتوانی چین را از آریزونا تشخیص دهی و اگر در دل شب سرگردان شده باشی جغرافی خیلی به دردت میخورد.یا به قول جغرافی دان ه احمقش :" کتابهای جغرافی از سایر کتابها ارزشمندترند و هیچ وقت هم ارزششان را از دست نمیدهند و به ندرت پیش می آید که یک کوه جایش را عوض کند و خیلی بعید است که اقیانوسی خشک شود. و ما فقط چیزهای مستند و جاودان را ثبت میکنیم!!و گل چون فانی ست جایی در جغرافی ندارد!!"،باز هم فرقی نمیکند!

جغرافیا مسخره است!اصلن من که میگویم دروغ است،حالا هر چقدر هم کوه و رود و دشت و جلگه و سرزمینهای مثلثی شکلش که از انباشته شدن آبرفتها در دهانه ی رودها تشکیل میشود و اسمش را گذاشته اند"دلتا"،موجود باشد و گزارش کاشفان تائیدش کند!

یک ساعت است عینک به چشم،زل زده ام به این نقشه ی مسخره و هی سرم را دور و نزدیک میکنم و باز هم توی کـَتــَم نمیرود!اصلن دانشی که فاصله ی من و تو را یک بند انگشت نشان دهد و من نتوانم از همین یک بند انگشت فاصله توی چشمهایت نگاه کنم،دروغ ترین دانش و علم دنیاست.حالا هی بروند کوه و دشت و رود و آبرفت و جلگه و متراژ بلندترین و کوتاهترین و وسیع ترین و کوچکترینشان را ثبت کنند.

گور پدر تمام مقیاسهای یک پنجاهم و یک پونصدم و یک پنج هزارم که این همه کیلومتر را کرده اند یک بند انگشت و میخواهند بی عرضگی ام را به رخ بکشند که نمیتوانم این یک بند انگشت را صفر کنم و توی آشپزخانه ی کوچک آن خانه ی چند ده متری ات بوی سوپ راه بیندازم و بنشینم کنارت و قاشق قاشق سوپ در دهانت بگذارم و حتی به خاطرت لب به هویج پخته های سوپی که از آن بدم می آید بزنم تا گول بخوری و تمام سوپت را تمام کنی و از تو برای هزارمین بار قول بگیرم که دفعه ی آخرت باشد که مراقب خودت نیستی و سرما میخوری و تو باز از آن قولهای الکی بدهی و بعد بالای سرت و دست در دستت بنشینم و تا صبح تویی که غرق خوابی را سیر نگاه کنم و دعا کنم که زودتر خوب شوی ...

الــی نــوشــت:

 " اســــاس علـــم ریاضـــی به بــاد خـــواهد رفـــــت  ... "    با الـــی گوش کنیــد

نظرات 82 + ارسال نظر

الی من برگشتم
به خاطر آدمایی مثلِ تو...

رسیدن بخیر دختر ه شبهای روشن :)

سلام الی جان
وقت بخیر


با این پاییز کش آمده آخر

کارمان به جای باریک خواهد کشید

می ترسم پای مرگ به خانه باز شود

دستم به هفته می رسید

از سر زبان ها می انداختمش

باور کن

پای این جغرافیا می لنگد

گور پدر ِ جغرافیا...

باور کنید آقاااااا :|

حانیه 1392/07/28 ساعت 07:20

إلی بانو شنیده ام که می گویند: زنانه دل ببند، مردانه بمان، و کودکانه ابرازکن... که دوام عشق را راه دیگری نخواهدبود.

ما که کلن جنسیت و سن و سالمون قاطی پاتی شده

به یک نفر مشاور جهت تفکیک روح و ذهن و جنس و سال مشوشمون نیازمندیم.با تشکر
روابط عمومی "من دختره خوبی ام!"

الی...
همه چیز تقصیر عشق است بانو...
به گمانم بی تقصیر باشد جغرافیا اگر دل عاشقی پرپر می زند در هوای خانه ی معشوقی...
یا اگر کسی بی طعم سوپ های بانویی لج می کند با تمام داروها و دکترها...
کم تر گله کن از این نقشه ها بانو...
این همه رود عرق شرم زمین است که می داند باعث فاصله هاست...
اصلا شاید عشق بلرزاند دل این زمین را برای صفر کردن این یک بند انگشت...

اصلن همه ش تقصیر ِ من ِ بی عرضه ست...

زلزله هم که بیاد ،میشه بم و فاصله رو که هیچی من رو هم نابود میکنه!

+چقدر خوبه که هستی کافه چی...

بهم بگو خوبی؟

بریدا 1392/07/28 ساعت 11:16 http://raha70sh.blogfa.com

می روم که رانده نشوم
فرار می کنم
که نبینندم
من خودم را میان دستانش پنهان کرده بودم
اما...

اما دستانش را از هم باز کرد یا مشت کرد؟

اگر چه اونقدرهام فرقی نمیکنه!

این علوم مسخره، از قبیل جغرافی برای این است که ما بند اصولی شویم که دست و پای خودمان و خیالها و رویاهایمان را میگیرند
باید علم دیوانگی هم وجود میداشت الـــــــی :)

قابل توجه دوستان عزیز:

سر کرده ی دیوانگان جهان با تحصیلات آکادمیک در این زمینه جهت کلاسهای دیوانگی از علاقه مندان ثبت نام به عمل می آورد

میس راوی بسم الله

نگار 1392/07/28 ساعت 12:11 http://respina94.blogfa.com/

منم از جغرافی متنفرم الی...

چقدر من و تو پر از تفاهمیم :)

مکث 1392/07/28 ساعت 12:55 http://Www.cheragh13.blogfa.com

پریسا ی وبلاگ برج و بارو بعد از این اینجا می نویسد[لبخند][گل]

مبارکا باشه

منتظر شیرینی ایم ها :)

mamad 1392/07/28 ساعت 14:25

غزل به وزن دو ابروی او اگر گویم
دو وزن تازه به اوزان شعر می آید

بود و نبود شاعری ام چشـــــم های توست

صیاد ، چشم ، چشم ، غزال و پناه ، چشم

نه خو همشو هم میخونم
اصن مگه میشه اِلـــی چیزی بنویسه و نخونی؟

یعنی میشه ؟

اصن مگه میشه طبیب بانوی ِ کارولین ِ آوا؟!

الی جان تازه اون وبتو کشف کردم...

ببخشید اونقدر هیجان زده بودم از اینننهمه شعر زیبا که سلام یادم رفت.

سلام الی قشنگم
ممنون بابت اونننهمه شعر خوشگل

نوش روانتون خانووووم

کشفتون مبارک

کی شیرینیش رو میدی ؟

زهرا 1392/07/28 ساعت 21:59 http://unknown-me.blogfa.com

الی...
یه چیزی بگم بابت پست بالایی؟
ازت ترسیدم

تازه عمه م رو ندیدی

الف 1392/07/28 ساعت 23:12

شاید به قول تو لال شده ام! از نوع مزمن!

بندر همیشه لهجه اش گرم و صمیمی نیست

بــــاید سکـــوت سرد سرمــــا را بلد باشی :|

مثل پرنده های کوچ

در هوای تو

پر می شوم از پرواز

و میان شکاف دو پلکت

چون مسیح

برصلیب انتظار!

کوچه تمام پنجره شد، صبح هم دمید
تو مثل شب هنوز به دنبال منفذی

این حیف نیست؟ این همه قید قشنگ هست
آن وقت تو همیشه به دنبال هرگزی؟؟؟؟؟؟؟ :)

ermia 1392/07/28 ساعت 23:46

گر چه هنگام سفر، جاده‌ها جانکاه‌ند
روی نقشه، همه‌ی فاصله‌ها کوتاه‌ند
فاصله، بین من و شهر شما یک وجب است
نقشه‌ها وقتی از این فاصله‌ها می‌کاهند!

غلامرضا طریقی

من که از خود خبرم نیست چه قیدی دارم ؟

جمله های خبــــری قید مکان میخواهند !!

راهــــی شهر شما میشوم از راه خیال

بی خیالان چه بخواهند چه نه ؛ گمراهند.................

نیک‌شاد 1392/07/29 ساعت 06:03

نوشته‌هات...
فکر کنم زیاد براتون نوشته باشند که متفاوته.پس منم چیز متفاوتی میگم.
یه دوستی داشتم و دارم کم و بیش که شما به اون شبیه می نویسی یا اون به شما.
قدیم افراد رو با شباهتهای رفتاری یا نشونه هایی مثل خط، چهره یا هر چیز دیگه ای که بیشتر به چشم میومد می سنجیدند.می دونم که زیاد معتبر نیست.در مورد پستی که بعد نوشته بودید و جای نظر نداشت!
باشه چیزی نمیگم

و اینکه شما میون این همه تفاوت ها و شباهت ها،یک عالمه متفاوتید

هم در نوشته هاتون

هم توی شعرهاتون

هم توی آواز خوندنتون

هم توی دکلمه هاتون

و هم توی همین کلماتی که اینجا رج زدید

بودنتون را یک دنیا شادیم آقاااااااااااااا :)

رقصنده 1392/07/29 ساعت 11:42 http://sh-gh.blogfa.com

استرس گرفتم :((( چوب خطم پر نشه!

تو اگه ماجرای اون خلبان و دوچرخه هه را واسه من حلش کنی ،تا آخر عمر تضمین میکنم چوب خطی برات در کار نباشه!

خسته شدم از بس با خلبان های دوچرخه سوار نما مهربون بودم و هیشکدومشون بهم هیچ پیشنهاد واسه زندگیمون ندادند خو!:|

فاطمه 1392/07/29 ساعت 12:15 http://yadegari20.blogfa.com

جغرافیا!!!!!!
نمره هام توو این درس خوب بود اما دوسش نداشتم!
اسم مسخره ای ـه!! اَه اَه!!


و من همه ی جهان را
در پیراهن گرم تـــو♥
خلاصه می کنم..

شاملو

وقتی مرا با خاک یکسان خواست، یعنی

در نقشــه‌ی جغرافیــای من بمی هست

از بس که شما دختر درس خونی بودی خانوووم:)

انگاری جغرافیای شما بیشتر قابل حسودی ه ها

شبانه.بلاگفا 1392/07/29 ساعت 13:41

عکست مثه خولاس

ولی ی چیز جالبیه

آه ای شغال ! ما سگ زردیم، گوش کن

گفتنـد ازقـدیم ، کـه با هــم بـــــــرادریم :)

mamad 1392/07/29 ساعت 18:21

در من توچشم اندازی ازدشت پرازآهو

دل خونترین آهوی چشم آبی زیبارو

درمن توشیرازی ترین حسی برای شعر

شاخ نبات حافظی درشعری ازکندو

ای چشم توشعری طنین انداز درتاریخ

یک اصفهان دلتنگی زیرپل خواجو

ای دختربودایی زیباتر از گلها

ازنسترن ها.ازشقایق.نرگس وشب بو...

ای چشم تو دشتی پر آهوی رمیده

انگار کـــه طوفان غــــزل در تو وزیده

دریاچه ی موسیقی امواج رهایـی

با قافیه ی دسته ی قوهای پریده...

ای شعر تـر ازشعـر تراز شعـرتراز شعر

من باخبرازعشق شدم بی خبراز شعر...

برگرد غزل بلکه گلم بشکفد از گل

لاحــــول ولا قــــــوة الا بتغـــــزّل

[ بدون نام ] 1392/07/29 ساعت 21:39

سلام ...
خانم اجازه زنگ جغرافی تموم نمیشه ...ما مردیم از اینهمه فاصله ...

عجالتن جبران دوران طفولیتتون حالا حالاها باس جغرافی بخونید :)

+و خداوند فاصله ها را آفرید تا ما بمیریم و ما هم عمرن بمیریم

از خدا میترسم بخاطر همین از بینش رد میشدم و با تبصره قبول میشدم در عوض زبانم و ریاضیم عالی بود

اس ها یی ک ب عباس کچل میدم فقط

نون شیر یادت نره

سیب زمینی خیار

ماکارانی هندونه

برای عباس کچلم فقط نوشته نهار آماده ست

یا شام چی داریم

بازم برو از خدا بترس!

یعنی sham on you ها ،آدم برای عباس آقاشون مینویسه شیر یادت نره گوشت یادت نره مرغ یادت نره؟

آدم باس خودش با عباس آقاشون بره خرید،همه ی اینا را بخره موقع برگشتن هم یه بستنی روووش

عباس آقاشونم باس براش اس ام اس بده :عیـــــال؟!

بعد شوما بگید :هاااان؟

بعد اوشون کلن یابو آب بدند

الی چقدر خشن شدید ...

تازگیها اینطوری شدی ....

یعنی چی برو نامه نده زنگ هم نبزن

استغفرالله ربی و اتوب الیه !

الی...
خوبم انگار اگر دنیا بگذارد...
هر چند بهایش را پرداخته ام...
بیا آهسته در گوشت بگویم...دنیا نامهربان تر از آن است که به رایگان ببخشد آرامش را...

+هوای حال خوبت را داشته باش دختر خوب...
عشق ناب کیمیاست این روزها...

می مانم و با هرچه که شد میسازم

ای چرخ فلک من از تو لجبازترم

+یک خرمن احساسات متناقض را حمل میکنم،فکر کنم حالا حالاها فارغ نشم!:|

ادیب 1392/07/30 ساعت 09:17 http://19paknevis.blogfa.com/

«اساس علم ریاضی به باد خواهد رفت

اگر که مسئله ها عاشقانه حل بشود !!»

دختر خوبی بودی دیر بدیر به ادیب سرنمیزدی

دختره خوب بودن که شرطی نیست

ما بدون شرط و شروط دختره خوبی هستیم

در ضمن به ادیب هم سر خواهیم زد،شوما برید تدارک ببینید،میوه شیرینیتون به راه باشه تا دختره خوب بیاد :)

فرشته 1392/07/30 ساعت 10:28

سلام سلامــــــــــــــــــــــ الـــــــــی خانووووم ...

خانم اجازه کامنت ما بی اسم اومده چرا؟؟؟

خودت چی فکر میکنی ؟

فرشته 1392/07/30 ساعت 10:31

پشت پرچینت اگر بزم، اگر مهمانی ست
پشت پرچین من این سو همه اش ویرانی ست

انفرادی شده سلول به سلول تنم
خود من در خود من در خود من زندانی ست

دست های تو کجایند که آزاد شوم؟
هیچ جایی به جز آغوش تو دیگر جا نیست

ابرها طرحی از اندام تو را می سازند
که چنین آب و هوای غزلم بارانی ست

شعر آنی ست که دور لب تو می گردد
شاعری لذت خوبی ست که در لب خوانی ست

دوستت دارم اگر عشق به آن سختی هاست
دوستم داشته باش عشق به این آسانی ست !

شاعری لذت خوبی ست که در لب خوانی ست...

دست به شعرتون را بگردند خانووووم :)

رویا 1392/07/30 ساعت 12:13 http://royaddd.blogfa.com

گیسو 1392/07/30 ساعت 14:02

سلام الی
جغرافیا و اتحاد جماهیر شعرهایت
جغرافیا و اتحاد جماهیر دکلمه های قشنگت
نوشته هات شیرینه مثل شیرینی داستانهای تاریخی
مرسی الی جان .

گل گیسوی عزیز خودمون :)

جغرافیا و اتحاد حروف نستعلیق دست خطت دختر

جغرافیا و اتحاد خنده های نخودیت که آدم فک میکنه بند نمیاد :)

جغرافیا و این شیرین زبونیتون خانوووم :)

و عشق صدای فاصله هاست.صدای فاصله هایی که غرق ابهامند..نه صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند و با شنیدن یک هیچ میشوند کدر...
نه وصال ممکن نیست....همیشه فاصله ای هست.اگر چه منحنی آب بالش خوبیست برای خواب دل انگیز و ترد نیلوفر......

تمام فاصله ها را بریز در ساکــَت

عذاب دیدن من را به جان بخر،ظالـــم...:(

الی سلام
مطالبت قشنگه بسیار لذت بردم
از طرز فکر زیبا و شاعرانه ت خوشم میاد
منتظر مطالب جدیدت هستم
درضمن لینکم کردی خبر بده لینکت کنم
ممنون

ممنون آقااااااااااااااااا :)

فاطمه 1392/09/30 ساعت 15:33 http://harfayedeleman1

سلام یلدای خوبی داشته باشی به وب منم سربزن نظریادت نره خوشحال میشم سربزنی سر میزنم

ممنون

یلدای شما هم قشنگ :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد