_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "
_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

_____ مـن دخـتــره خــوبــی ام ! _____

" اَمَن یُجیب ،حال دلم اضطراری است ..... از دختری که بد شده دیگر فراری است "

حجـــــــم مویـــــت دیدنـــــی تر میشـــــــود با پشت سری(!)...

هوالمحبوب:

آنچنـــــــــان که شاخـــــه ها را بــــــرگ زیبــــــا می کــند

حجـــــــم مویـــــت دیدنـــــی تر میشـــــــود با روســـری...

نمیدونم دقیقن چه منظوری داشته اون نه نه قمری که گفته این دختر پسرای مملکت گل و بلبل ما الگو برداری خاک برسرانه میکنند از آداب و رسوم ِ بی رسوم این خارجی ها و فرهنگ ِ اصیل و آریایی ِخودشون را ول کردند و افتادن دنبال فرهنگ ِ بی فرهنگ ِ این پدر سوخته های اجنبی !

آقا ما کلی پیشرفت کردیم و خودمون شدیم صاحب مد و الگو و ابرقدرت شرق و غرب و جنوب و شمال دنبال ِ ما راه افتادند به الگو برداری.نه اینکه فک کنید هممینجوری باد ِ هوا یه چیزی میپرونم و مثلن ا ِرق (ارغ؟عرق؟عرغ؟) ملی من رو گرفته و رگ غیرتم قلبمه شده ها و اینا ها!نه داداش ِ من !نه خواهر ِ من! مدارکشم موجوده!!

به همین سوی ِ چراغ قسم....نه!صبر کن یه لحظه! به همون سوی ِ چراغ قسم امروز با جفت چشمم یک الگوبرداری خفن از این اجنبی های مادر مرده دیدم که جفت چشمام زد بیرون و پشت بندش هم سرم به خارش افتاد و فک کنم داشتم شاخ در می اوردم ها!نه اینجور ها!بدجوووور!حالا هی شما بیا ما رو دست بنداز و بگو خواهر ِ من این چه وضعشه؟!

نشون به این نشون که توی چارباغ عباسی بودم و توی یکی از این مغازه های خنزل پنزل فروشی که همیشه ِ خدا هم شلوغه و با خواهر ِ مکرمه مشغول زیارت ِ این گوشواره ها بودیم که دخترا عین ِ لوستر از گوشاشون آویزون میکنند و نه اینکه فکر کنید خدایی نکرده مرض دارند یا گوشهاشون زیر روسری جا نمیشه که جفت گوشاشون را عین فیل میارند از روسری بیرون ها!نــــه! از بس رئوف و دلرحمند و میخواند مردم روشن بشند و از لوسترها نهایت استفاده را ببرند و تنها خوری نشه یهو...!

بعله!داشتم عرض مینمودم که نشون به این نشون که توی یکی از همین مغازه های خنزل پنزل فروشی بودم که سه تا از این خارجی های ننگ به نیرنگ تو خون جوانان ما میچکد از چنگ تو اونم از تیره و تبار ِ اُناث وارد مغازه شدند و به هر مشقتی بود یکی شون یه گل سر گنده منده ی قهوه ای قیمت کرد و بعدم با شوق خریدش و پشت بندش هم یه گیره ی کوچولوی سبز ِ کله غازی برای جلوی موهاش!

من غرق لهجه و ذوق و شوقش واسه ی خرید بودم و داشتم فکر میکردم ببین خارجی ها چه چیزایی سوغات میخرند و میبرند واسه فک و فامیلشون و ما این همه راه میکوبیم میریم اونجا چی چی را چند دلار میخریم که یهو دوستاش ازش خواستند همونجا کلیپس سر را امتحان کنه که اگه دوستش نداشت عوضش کنه و خانوم خانوما هم نامردی نکرد و روسری از سر انداخت وسط مغازه و موهای مصری ِکوتاه ِ مشکیش رو که اصلا احتیاج به کلیپس نداشت ،بدون اینکه یه درصد احتمال بده اسلام به خطر میفته،ریخت بیرون و کلیپس را تـَقی چسبوند فرق سرش و بعد هم روسریش را کشید رووش و بلافاصله ایستاد جلوی آیینه و چشماش را از ذوق کرد شبیه سوباسو اوزارا و کلی واسه قلبمه ی زیر روسریش ذوقمرگ شد و وقتی دوستاش تایید کردند که شبیه دخترایی شده که توی خیابون دیدند،کلی بالا و پایین پرید از خوشحالی و اصرار کرد که دوستاش هم به حساب اون دو تا کلیپس برای خودشون بخرند و کلی جلوی خودش را گرفت که صاحب مغازه را ماچ نکنه و بعد عین غول چراغ جادو  کمتر از چند ثانیه غیب شد و توی سیل جمعیت پیاده رو محو شد ...!

حالا هی شما بیا بگو این گونی سیب زمینی ها چیه میذارید فرق سرتون و کله تون را میکنید عین قابلمه و راه میفتید توی ِ کوچه و خیابون!بابا ما اینا را برای اشاعه ی فرهنگ ِ اصیلمون و صادر کردنش به جوامع غرب و شرق انجام میدیم،پس فکر کردین حسین آقاشون همینطوری الکی دلش خواست با حسن آقامون مکالمه تلفنی بکنه اونم یهو ناغافل دم ِ رفتن؟!!بـــرو از خــــدا بتــــرس!

نظرات 49 + ارسال نظر

پسر عمه ام رَپِر شده است

اهل ژست و ادا و قِر شده است

صورتش را سیاه کرده خفن

خط ریشش رسیده تا گردن

ته صدایش گرفته و خشن است

عشق تیپ و قیافه فَشِن است

نه دلش می کشد به مایه ی شور

نه سه گاه و نه دشتی و ماهور

نه دهل می شناسد و گیتار

نه کمانچه نه دایره نه سه تار

نه تب عشق و جام مِی دارد

نه هوای دِلِی دِلِی دارد

نه که فهمیده معنی رپ چیست

رپ به معنای واقعی این نیست

هیچ چیز از هنر نمی داند

کارهای سخیف می خواند:

«مانتو ی تنگ و دامن کوتاه

تاپ سِک...»لااله الا الله!

وضع و حالش اگرچه ناجور است

شده دلخوش به این که مشهور است

شده معروف بین نسل جوان

صاحب نام و شهرت و عنوان

عشق نسرین و نرگس و رعناست

پس از او انتقاد بی معناست

گرچه از هر لحاظ تعطیل است

مایه افتخار فامیل است!

حانیه 1392/07/13 ساعت 00:31

سلاااااااااااااااااااااام الی جونم
خوبی دختر؟؟؟
اول باید بگم که خییییییییییلی ذوق مرگم که یه رب بعد از آپ کردنت، مطلبتو خوندم
و نصفه شبی کللللللللللللی خندیدم
همیییییییشه اینقد قشنگ توصیف میکنی که .... اینگار منم امروز تو چهارباغ بودم و تو اون مغازه هه :))
قلمت نویساااااااااااااااااااااااا دختر


حسن و حسین برادرن ..... ادامه اش ماله تو اس ام اس هاست :)))))

دختر خوب و نازنین کاش میدونستی وقتی پر از ذوق و شوقی و وقتی وبلاگت بوی خنده ی الی رو میده؛ چقد خوشحاااااالم .

هزااااااااااااااااارتا بستنی بهت میدم الی
به شرطی که وقته خوردنش هیییییییییچ بغضی رو نخوای فرو بدی
خدا همیشه هوا تو داره
شک نکن الی ی ی ی ی

شک نکن خدا هم عشق میکنه وقتی تو بستنی زعفرونی ت رو با کلی صفا و لذت بخوری

شک نکن التماس میکنه بهت
که
هییییییییییییییییییچوقت
بستنی لازم
نباش
بنده ی خوبم


هیچوقت شک نکن الی که اون خییییییییلی دوستت داره
همیشه بخند که دله منم بخنده

الی منو ببخش که همیشه خیلی حرف میزنم

اول وعده ی هزارتا بستنی دادنت ثبت شد بعد بقیه ی جمله هات

اصلن ذوق و بالا پایین پریدن از تو کلمه هات فوران میکنه دختر

چقدر خوبه تو این همه خوشحالی :)

مرسی که اینقدر خوبی :)

عسل 1392/07/13 ساعت 00:42 http://sooz-o-saaz.blogfa.com

وای الی با همه ی تلخیش مردم از خنده ....

تا باشه از این مردن ها

حانیه 1392/07/13 ساعت 11:09

بروی جفت چشام الی ی ی
1000 تا که هیچی، هزار و یکی بهت میدم
به شرط خنده ه ه ه ه ه ها :))

دستت درد نکنه

گفتی هزار و یکی ها

بعد نزنی زیرشا

فرشته 1392/07/13 ساعت 12:51

ای جااااااااانم به این ریز بینی هایت ...

ای جانم به این همه انرژی که از خودت تند تند به من ساطع مینی دختر :)

[ بدون نام ] 1392/07/13 ساعت 12:53

سلام الـــــــــــــــــــــی سلام ...

خوب هستی ...خوب باشی و خوب بمانی دختر مهربان ...

اگه گفتی اسمت کو فرشته ؟

:)

mamad 1392/07/13 ساعت 14:09

کمی بترس از این اشتیاق من وقتی
که رنگ عشق بگیرد به چهره اش هوسم

گرچه سرباز ساده­ ای هستم، با تو اسکندرم، نمی­ بینی؟!!

حکـم کن تا دوباره در تاریـــخ ، تخت جمشید را براندازی

رقصنده 1392/07/13 ساعت 15:07 http://sh-gh.blogfa.com

الی
یعنی عاشقتم =))))))))))))))))))))

دستت درد نکنه ..دیگه مشکل اون دوچرخه و خلبان ه حل شد !

کی بریم با هم زیر یک سقف شبنم؟

صبا 1392/07/13 ساعت 15:59

بسی خوش طعم بود این پست!
هرکی میگه ما از غربی ها تقلید می کنیم لابد دور از جون شما چشمش کوره. کدوم غربی از ۴ صبح میشینه جلو آینه تپه رو سرش درست می کنه و صد و هفتاد قلم ارایش می کنه که ساعت مثلا هفت از خونه در آد بره وایسته فروشندگی لوازم بهداشتی یا مانتو! کدوم از این عروسای اروپایی رو دیدی که اندازه عروسای ما آرایش و گریم و شینیون داشته باشن؟ والا آدم حال می کنه از سادگی مدل مو و آرایششون. بعد ما هرجا کم میاریم و میندازیم گردن اونا.خدا رو خوش میاد؟

اصن این خارجیا چقد چندشند!توجه کرد؟

همه خلاقیت ها را ما به خرج میدیم اونا اسم و رسم برای خودشون به هم میزنند

والوووو

چقدر خوبه تو اینجایی صبا م :)

سلام...به قول تو ما خودمون صاحب سبکیم بابا ... این ارایش هایی که دخترا تو ایران می کنند کجای اروپا یا مثلا امریکا می شه ؟ نه نیشان من بدید ...
یا این مدل ابرو های زیبایی که پسرامون بر می دارند ... خدا وکیلی کدوم از اقایون اژنبی این مدلی ابرو هاش رو بر داشته .

به قول الی ... خواهر من برادر من ... خودمون درست کردیم اینا رو .

مسئولین که روی هوا یه چیزی میگند دقت کنند :"ما خودمون صاب سبکیم!"Saab sabk (همون صاحب سـَبک خوانده شود لدفن!)


دختر پایییز ،این روزای پایییزی باید خیلی خوووب باشیا :)

mahsa 1392/07/13 ساعت 17:18 http://www.torfeh.blogfa.com

سلام الی جان
من مدت زیادی است به پیشنهاد دوست خوبم حانیه ، وبلاگت را می خوانم و لذت می برم. تو خیلی قشنگ همه چیز را توصیف می کنی حتی چیزهای ساده را.....
ولی راستش تو این مدت حال نداشتم برات نظر بذارم.
ولی این مطلبت خیلی قشنگ بود کلی خندیدم مرسی خانم.

خدا حال بده ایشالا به جمعی ِ تـَنابــِلین!(جمع مکسر ِ تنبل!)

این حانیه که من رو کشته از بس مااااااه ِ دخترم :)

تا باشه به خنده ، بفرمایید بالا منزل خودتون ه دم در بده

خاتون 1392/07/13 ساعت 17:54 http://dordasttt.blogfa.com/

الی الان نمیدونم باید بخندم اونم با صدای بلند یا اشکم درآد واسه این فرهنگ صدراتیمون!!! هعییی
ولی خداییش بعضیا جلوت را میرن نمیشه جایی رو دید دیگه

خوب الان مشکلت چیه خاتون؟

میخوای کمکت کنم که بدونی باید با صدای بلند بخندی یا اشکت در بیاد؟

خو منم یه مدت واقعن نمیفهمیدم چرا اینا کوهانشون روی ِ سرشون ه به جای اینکه روی کمرشون باشه

الف 1392/07/13 ساعت 21:20

الیییییییییییییییییی
خیلی خوب بود.. عاولی ...
خیلی وقت بود متن طنز به این خوبی نخونده بودم الان فقط دلم می خواد بگیرم محکم ماچت کنم دختره :)))))

صبر کن حجاب اسلامیم را رعایت کنم....

حالا بپر بیا ماچم کن محکم،فقط جلو در و همسایه رعایت کن!میگند عایا عالم و دنیا چه شونه اینا باز

خیلی خندیدم بابت این مطلبت مرسی که ملت رو شاد میکنی !

مرسی از ملت که ما رو شاد میکنند!

ما هم که تنها خور نیستیم،میایم شادیهامون را تقسیم میکنیم خو :)

چه من خوشم میاد ازین مدل تصویرسازی ، توام همیشه پُستات عکس دارنا :)
و یه ویژگیهایی داری ک مخصوص به خودته واسه همین آدم یه جوریش میشه اگه نباشی.

کم کم داریم در این زمینه به خودکفایی میرسیم :دی
بعدشم ایشششششش این خارجی‌ها چقدر تقلیدکارن :))

والا ما عکسامون پست دارند میس راوی :)

اصن یه وعضیا من نمیفهمم اینا نمیدونند تقلید کار ِ میمون ه میمون جزءِ حیووونه ؟!

تازه شم میرند خارجشون بعد اصلن کپی رایت رو هم رعایت نمیکنند ها،به اسم خودشون ثبت میکنند قربتی ها!

منم بعضی وقتها ک میرم تهرون گوشهام و میزارم بیرون ولی خیلی لوستر نمیبندم

اون وقتم شئونات اسلامی در خطر بودو تو هیچی نگفتی

منم از این کلیپس ها میخوام ک مث قابلمه هست

یعنی چراغی که به خونه رواست به مسجد حرووومه هنگامه!

توی ِ شهر خودت مردمش محتاج ِ لوسترت باشند و روشنایی اونوقت تو میری واسه این پایتخت نشین ها فیل میشی و گوشات را میذاری بیرون؟؟

خوشم باشه!

والا ما امر به معروف هامون را کردیم الان دیگه دور دوره شما جوونهاست :)

اگر در زندگیت به ناگاه یکی از تارهای ساز دلت پاره شد

اهنگ زندگی را چنان ادامه بده که هیچ کس نداند بر تو چه گذشت...

(شکسپیر)

حالا به شرطی که بلد باشیم بزنیم

فعلن که روزگار میزنه ما فقط میرقصیم به سیم میمش هم کاری نداریم

رها 1392/07/13 ساعت 23:16 http://raha-vesal67.blogfa.com

الی ...
طنز نوشته هاتم خاصه دختر

میگم تو به جای : من دختر خوبی ام !
باید مینوشتی:
من دختر خاصی ام

دختر خوبی ام نه!

دختره خوبی ام!

" ه" ش رو یادت نره،خیلیییی مهمه ها :)

در ضمن خاصی هم از خودتون ه ما همون دختره خوبی باشیم برامون بسه البت اگه بذارند و هی نگند دور از جون :))

ermia 1392/07/14 ساعت 08:58

خیال می کنم این بغض ناگهان شعر است
همین یقین فروخفته در گمان شعر است

همین که اشک مرا و تو را درآورده است
همین، همین دو سه تا تکه استخوان شعر است

همین که می رود از دست شهر، دست به دست
همین شقایق بی نام و بی نشان شعر است

چه حکمتی است در این وصفِ جمع ناشدنی
که هم زمان غمِ نان، شعر و بوی نان، شعر است

تو بی دلیل به دنبال شعر تازه مگرد
همین که می چکد از چشم آسمان شعر است

از این که دفتر شعرش هزار برگ شده است
بهار نه، به نظر می رسد خزان شعر است

به گوشه گوشه ی شهرم نوشته ام بیتی
تو رفته ای و سراپای اصفهان شعر است

خلاصه اینکه به فتوای شاعرانه ی من
زبان مشترکِ مردمِ جهان شعر است
سعید بیابانکی

تو مسجدالحلال و غزل هم زیارت ات

این واژه ها به نیت تو شعر می شوند

در آستان تو همهء زائران ِعشق

با دست من ، به دعوت تو ، شعر می شوند

تنها نه دست من ؛ همهء شاعران تو را

با کشف بیت – بوسه در آغوش می کشند

با قافیه به قافلهء عشق می رسند

وزن تو را عطش زده بر دوش می کشند

[ بدون نام ] 1392/07/14 ساعت 09:05

تل آفریده شد که عمل آفریده شد
یعنی عمل به خاطر تل آفریده شد

جایی برای هاله ی نور کسی نبود
این شد که سازمان ملل آفریده شد

آن هاله رفت و رفت و به هفت آسمان رسید
هی زردچوبه خورد و زحل آفریده شد

یک مشت بیت بی سرو ته بود یک نفر
تا زیر هم نوشت غزل آفریده شد

دنیا محل به تاج امیران نمی گذاشت
خیلی سریع ، تاج محل آفریده شد

از هوش رفته بود بغل دستی شما
فالفور عطر زیر بغل آفریده شد

زنبور توی ظرف شکر کار زشت کرد
یک هفته صبر کرد و عسل آفریده شد

مشتی گل اضافه به انسان ضمیمه گشت
نه ماه بعد کوه و کتل آفریده شد

تا مرگ و میر کم شود و با کلاس تر
چیزی نشد اتاق عمل آفریده شد

مو بر کسی به جای حنا استفاده کرد
دستی به سر کشید و کچل آفریده شد!

سعید بیابانکی

ارمیای نبی این شعر خیلیییییییییییییییییییییییییییی خوب بودا

روح ِ شما و شاعر محترمشون شاد کلن ،البته بعد از مورد تفقد قرار دادن ِ روح هردوتون به کلمات و جملات ِ احساسانه ی خاص!!!

ermia 1392/07/14 ساعت 09:10

همیشه اول پاییز یادتان باشد
چهار برگ برایم کنار بگذارید ....

پاییز آمده‌ست که خود را ببارمت

پاییز لفظ دیگر «من دوست دارمت»

بر باد می‌دهم همه بود خویش را

یعنی ترا... به دست خودت می‌سپارسمت

باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو

وقتی که در میان خودم می‌فشارمت

پایان تو رسیده گل کاغذی من

حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت

اصرار می‌کنی که مرا زودتر بگو

گاهی چنان سریع که جامی‌گذارمت

پاییز من، عزیزِ غم‌انگیزِ برگ‌ریز

یک روز می‌رسم... و ترا می‌بهارمت

ermia 1392/07/14 ساعت 09:13

آداب پایتخت نشینی نخواستیم
یک چسب گنده بر نوک بینی نخواستیم

ما را شمیم سنجد و توت وطن خوش است
ما میوه های مصری و چینی نخواستیم

خواننده های روی زمین خوش صداترند
خواننده های زیر زمینی نخواستیم
.
.
.
دین را دبیر جبر به ما یاد داده است
قربانتان معلم دینی نخواستیم

یاران او به برج نشینی رسیده است
مردی که گفت : " کاخ نشینی نخواستیم ..."

با ما بدون پرده بگویید زهر مار

ما حاضریم...فلسفه چینی نخواستیم

یادداشت های روزمرگی 1392/07/14 ساعت 10:04

خیلی خوب توصیف کردی ماجرا رو بانو.
برقرار باشی و سلامت.

ماجرا خودش را خوب به رخ ما کشید خانووووم وگرنه ما فقط از روووش مشق مینویسیم :)

مرسی ها :)

نفس : شروع زندگیست

عشق: قسمتی از زندگیست

اما دوست خوب : قلب زندگیست

+

وعده ی بستنی سرجاشه بیام اصفهان بستنیت و برات میگیرم الی ...
شاید تا اون موقع خودمم بتونم دوباره بستنی بخورم ...

یعنی حالام که میخوای به ما بستنی بدی میخوای خودتم شروع کنی به خوردن؟

عجبا!

شانس و اقبال رو میبینی حج خانوم؟

بابا اونکه تو دیدی خارجی بوده من وطنی شو دیدم به خدا اون اوایل در حد غش مات میشدم از کارای ملت ولی یواش یواش عادت کردم و را حت تونستم بگذرم...
از مردایی که به پیری هم پرهیزکار نمیشن...
از...
از قلیون کشیدن زنی که بچه کولشه روی اون تپه جلوی زمین ورزشی کوه صفه...
از...
از...
از....
به خدا هیچ فکربدی هم نمیکنما...حتی بعضیاشون انقدر خوب و ماهن که نگو...
ولی خب...

مرد باس جنم داشته باشه تا آخر عمرش آتیش بسوزونه

چیه دم مردن میرند توبه میکنند حال به هم زنا!

میفهمم چی میگی دختر..بخوای خوب دقیق بشی همه شون خوبند فقط بلد نیستند میشه یه طور دیگه هم بود

بلد نیستند هر کاری میکنند رووش فکر کنند

که یه دونه "که چی؟ " پشت هر کاری از خودشون بپرسند

یه دونه "من این قدی ام یعنی؟!" به خودشون بگند

بلد نبودن که عیب نیست ،نه؟؟؟

رویا 1392/07/14 ساعت 12:56 http://royaddd.blogfa.com

الان دیگه خارجیا باید مراقب باشن از شرقی ها فرهنگ نگیرن!


+الی منو چه به شمس شدن!!!

باید با افتخار فرهنگ بگیرند!

شوما شمسی خودت خبر نداری دختر :)

ava 1392/07/14 ساعت 13:00 http://coraline.blogsky.com

دخترِ بـــــــــــد

ولی خیلی باحال نوشتی

بدی و با حالی از خودتونه طبیب بانو

... 1392/07/14 ساعت 13:13 http://undertherain.blogfa.com

هنگام جنگ دادیم صد ها هزار دارا

شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا

سارا لباس پوشید ، با جبهه ها اجین شد

در فکه و شلمچه ، دارا به روی مین شد

چندین هزار دارا، بسته به سر سربند

یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و دربند

سارای دیگری در ، مهران شده شهیده

دارا کجاست؟ او در ، اروند آرمیده

دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در

از یک طرف و دیگر چشمی ز خون ِ دل ، تر

سارا سوال می کرد، دارا کجاست اکنون؟

دیدند شعله ها را ، در سنگرش به مجنون

خون گلوی دارا آب حیات دین است

روحش به عرش و جسمش ، مفقود در زمین است

در آن زمانه رفنتد ، صد ها هزار دارا

در این زمانه گشتند ده ها هزار " دارا"

هنگام جنگ دارا ، گشته اسیر و دربند

دارای این زمان با بنزش رود به دربند

دارای آن زمانه بی سر درون کرخه

سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه

در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد

در این زمانه نا گه ، چادر ( لباس جین ) شد

با چفیه ای که گلگون از خون صد چو داراست

سارا خود ، از برای ، جلب نظر بیاراست

دارا و گوشواره، حقا که شرم دارد!

در دست هایش امروز ، او بند چرم دارد

با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه راندیم

اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم

جای شهید اسم خواننده روی دیوار

آنها به جبهه رفتند، اینها شدند طلبکار!!!

من این سارا رو دوست میدارم ،دارا رو هم که کلن ولش کن بذار سیل بیاد ببردش :)

تاپ سِک...»لااله الا الله!

لا اله الا الله!

میبینی کارادا؟!

الــــــی ، من حاضرم همه روز بستنی بهت بدهکار باشم ، فقط بیا ...

خوب اینکه بدهیت را پرداخت کنی خیلی مهمه

وگرنه اعتراف به بدهکار بودن که چیزی از طلب من کم نمیکنه که ساجی

شعرت که توی کامنتدونی نوشتی مکمل مطلبت بود..عالی:)

مکمل مطلبی از خودتونه

parva 1392/07/14 ساعت 19:47

ینی الی اگه الان دیروز بود امواج بد و بیراه بود که نثار مطلبت می کردم!!!!
آبجیت از اونجا که عمرا اهل ردیف اول نشستن باشه و اصن کثر شان داره بعد 6 سال عمر دانشجویی به ذلت ردیف اول نشستن تن در بده، دیروز نشسته بود ردیف آخر ...
چشت روز بد نبینه!
یه ردیف گنبد نشسته بودن جلوم، تازه جلو اونا یه سری آقا از اینا که طفلیا موهای پشت کلشون ریخته آدم دلش می خواد شارق بکوبه کف کلشون ببینه بازتاب صداش چه مدلیه، اونا هم ردیف جلوتر، ماشالا رشید!
استادم که قربونش برم انگار با پایین تخته عقد اخوت بسته بود... درسم که قربونش برم با دید کامل نمیشد بفهمیش چه برسه نصف تابلو رو در خیالت دنبال کنی... خلاصه الی یه چیز داغونی بود جات خالی، هی می خواستم پاشم یه چیز بگم گفتم تو کلاس سنم از همه کمتره ملت می گن استاد پستونک این بچه رو بچپون تو دهنش صداشو بخوابون اصن یه وعضی:|

حالا مثلن امروز دیروزه زوود باش بد و بیراه بگو دعوا بشه یه خورده گرد و خاک کنیم بعدش کم کم آشتی کنیم بریم بستنی بخوریم از دلم در بیاری :)

ما زیاد از این کوهان ها روی کله ملت دیدیم و حرص خوردیم به دلیل اینکه مانع ه دیدمون شدند ،شوما دیگه حرص نخور!بذار بیقه ش رو من بخورم :)

حالا بستنی م را کی میدی ؟

فاطمه 1392/07/14 ساعت 22:59 http://yadegari20.blogfa.com


شاد شدیم از نوشته تون الی بانو
خوبین انشالله؟

به مرحمت شما سرکار خانوم

شما و خونواده ی محترم خوبن الحمدالله؟

خانوم والده سلام برسونید

سلام
و من خواب دیده ام کسی می آید
کسی که شبیه هیچ کس نیست

و شبیه همان کسی ست که باید باشد :)

مهسااسلام 1392/07/15 ساعت 01:30

الی
می خوام یه تشکرصمیمانه و ازته دل بکنم ازت
بابت این که
همیشه اول کامنتات برام شعرای فوق العاده میذاری
شعرایی که من
زمانی
باهاشون زندگی کردم و وقتی می بینم تو دقیقاشعری که به نوشته م نزدیکه رومیذاری
عجیب لبخندمی شم و گاهی هم دلتنگ ..که خب طبیعیه و تقصیرشعره :)
ودوم اینکه
همیشه به من لطف داشتی ومنوخوندی
بااین که من خیلی رفیق بدی بودم و اکثرابی سروصدا اومدم خوندمت و حرفامو خوردم
اینکه هستی
باشعر
بادقت ولطفت
برام یه دنیا ارزش داره
مرسی..مرسی..
:*

از خودت بتشکر ...چون آدم تو و جمله هات رو که میبینه شعرش میاد و شعر میشه

تازه شم دغدغه ی رسم و رسوم وبلاگی رو نداشته باش.همین که هستی و مهسایی یه دنیا می ارزه :)

خوب باشی دختر

گندم 1392/07/15 ساعت 08:58 http://spcompeng.blogfa.com

یه آدم ...این همه مهربون ؟ مگه میشه آخه!

یعنی نمیشه؟

یعنی چی شده سر و کله ی گندم اینطرفا پیدا شده؟

دیگه داشتیم می اومدیم برداشت کنیم ها :)

نادان تر از آنم
که باورم کنی
و دانا تر از آن که ایمان بیاورم
به هر چیز احمقانه ای
مرا کشف نکن
ابن جزیره
نه گنجِ نهفته ای دارد
نه قومِ آدمخوار
تنهــــا در من کمی زندگی کن
کمی قدم بزن.

آقا ما یه جزیره تازگیا کشف کردیم از اینا که تو بازی ه بعدش میره زیر آب همه شون میمیرند!

خودمون جزیره داریم ،به کشف و شهوده شما نمیرسه خانوووم که تازه آدمخوارهاتون را بندازین به جون ه ما.شوما همون سهم بستنی ما را بدی تا آخر عمر دعاتون میکنیم

homa 1392/07/15 ساعت 11:23 http://1ravani.blogfa.com

من هم از این گل سر های گنده خیلی دوست دارم

:)

همین چند روز پیش برای خودم یکی طلایی خریدم:)

مبارکه .شیرینیش رو بده :)

فندق 1392/07/15 ساعت 12:39 http://soogoly.blogfa.com

آی گفتی آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی

گل گفتی آآآی گل گفتی

عین ه یه بلبل گفتی

جواب عالللللللللللللللی دادی

غنچه بودی شکفتی

رویا 1392/07/15 ساعت 13:59 http://royaddd.blogfa.com

مسخره میکنی؟؟؟
مولانا شدم و خبرندارد....

مسخره؟

تو رو؟

واسه چی؟

خیلی هم جدی بود :)

بابک 1392/07/15 ساعت 14:07

بحث مد و مدل های زنانه است و ما را معذور دار بانو ... ما کلا چشممان همه را زیبا می بیند و فرهیخته ...

ما رو باش فک میکردیم زیبا و فرهیخته ایم ،پس نگو شما چشمتون همه را فرهیخته میبینه مهندس :|

آن سگ گله ای که عاقبت گرگ شد
و تمام گله را یک روزه درید،
دل به گوسفندی باخته بود
که نه فرق علف هرز و شقایق را می دانست
و نه تفاوت سگ گله و گرگ را.

سید علی صالحی

عجب گوسفند ِ خری بوده ها :)

کاش گوسفندا بدونند چه به سر سگ ها میارند...

الکی اینو عاااالی اومدی
با کلمات جالبی که مختص خودت هستند و البته سبکی آمیخته از هدایت و الــــــی... و جمال زاده و...



مرسی
لذت بردم

الکی یعنی الکی دیگه ؟

یعنی الکی الکی؟

:)

آقا آل احمد رو یادتون رفتا

نوش روانتون اساسی :)

چه جالب بود...

جالبی از خودتونه :)

سوگلی 1392/07/17 ساعت 09:16 http://sev-goli.blogsky.com/

روحم شاد شد.روحت شاد شه جوان

پیر شی دخترم

نگفتم احسان گفته که...تو شعر مهدی یراحی خوونده...
سلام علیکم به من!

خلاصه اینکه بگیر بگیری شده واسه خودش کروکودیل :)

علیکم به شما

رقصنده 1392/07/22 ساعت 11:04

هر موقع بخوای :))

باس صبر کنی برم سربازی و برگردما

به پام می مونی؟

یعنی جرات داری نمونی؟

باید از آبجى هامون شروع کنیم و جلوشو بگیریم ؛
همش از رو بى غیرتیه که شده این وضعمون بخدا !!!
جاى تاسف است

خوبه که!

هم آدم آجی داشته باشه هم یه کوهان شتر روووش :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد