دراز کشیدم رومبل...چشمام داره میسوزه.....تا دیروقت بیدار بودم والان هم کتاب به دست چشم دوختم به مانیتوره تلویزیون که اومده میگه:" پول خرد داری؟؟"
میگم : " نه.واسه چی میخوااای؟"
میگه مامور صندوق صدقات اومده دره خونه .فکر کنم پول توی صندوق کم باشه....آبرومون میره .یه خورده پول بده بریزم توووش.! توی این ماه تو300 تومن بیشتر نریختی توش ها....یه خورده پول بریز تووش..دم در منتظره!"
سر رو بلند میکنم و نگاهش میکنم ، ببینم راست میگه یا شوخی میکنه! میبینم توی هول وولای پول ریختن تو صندوقه.
بهش میگم : " مامانه من!جالبه ها!تو واسه کی پول میریزی تو صندوق؟واسه خدا یا واسه ماموره صتدوق صدقات؟!با خدا رودربایسی نداری با این آقا رودربایسی داری؟!عجبا!"
میزنه زیره خنده و میگه راست میگی به خدا! اما خانم همسایه هفت هزارتومن تو صندوقشون بووود.هزارتومن بده اقلا بریزم تو صندوق تا آبرومو نرفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!"
کلا یکی بیاد من رو بکشه تا خودم خودم رو نکشتم!!!
یعنی عاشقتم هاااا
خیلی متن قبلی قشنگ بود. یه تصویر واضح از حالت
سلام
با تبادل لینک موافقین/پ؟
http://yekmohammad.persianblog.ir/
چه کسی می گوید که گرانی اینجاست / دوره ارزانیست
شرافت ارزان
تن عریان ارزان و دروغ از همه چیز ارزانتر
آبرو قیمت یک تکه نان
و چه تخفیف بزرگی خورده است قیمت هر انسان
جالبه ها
مامور میاد دم خونه تون؟ خب اینجور که خیلی بَده!
همین میشه که این چیزا هم پیش میاد
صدقه زوری همینه خواهر!
مرسی فائزه جون از اون کامنتت
عاشقتم
ماجرای این صندوق صدقات خیلی خوب بود خوشم اومد.
ولی ولی نیومدم اینجا که نظرمو در مورد این پستت بدم.
در پایین ذکر کردی که یکی بیاد منو بکشه دیدم منم هم دشمنتم بیام خودم خفت کنم و تیر خلاص رو بزنم.
بازدیدکنندگان عزیز این وب:مدیر این وب به خاطر کمک طلبیدن از ما برای کشتنش لازم دونستیم اعلام کنیم که این وب دیگر آپ نمیشود چون مدیرش الان در باغ رضوان هستند و ازاب گوارای اونجا دارن میل می کنن.با سپاس
پس به سلامتی من بهشتی شدم؟
خدابیامرزتم.راستی از جهنم چه خبر؟