هوالمحبوب:
آنچه اغلب مردم عـشـــق نام نهادهاند،
عبارت است از
انتخاب زنی و یا شاید مردی برای ازدواج!
قســــم میخورم و دیــــدهام که او را " انتخـــــاب " میکنند.
عـَـجـَب!
انگار میشود عشـــق را انتخاب کرد!!!
شاید بگویی که آنها او را انتخاب میکنند، چون عاشقش هستند،
ولــــــــــی
این امر درست نیست.
بئـــــاتریس انتـــــــــخاب نشد،
ژولیـــــت انتخـــــــــاب شد.
هنگامی که از محل اجرای کنسرت بیرون میآیی،
بــــــاران را انتخاب نمیکنی تا لباسهایت را خیس کند ...
"نیما نوشت "
الـــی نوشت :
یــک )بگذارید که با فلسفه شان خوش باشند....خودمان آینه هستیم برای خودمان !
دو )........... همینـــ !
مضمونش قشنگ بود اما اینطور نوشتنت را دوست ندارم الی
.مثل بچه آدم بنویس
این سبک نوشتن را بذار برای بقیه تو شبیه کسی شبیه الی بنویس.الی اینطوری نمینوشت
اهههههههه
دقیقن شبیه کدوم بچه آدم بنویسم؟
قابیــــــــل یا هابــــــــــیل؟؟؟؟؟
عشق آرام به وجود می آید و کم کم جوانه میزند و در انتها پر بار می شود.اما انتخاب مثل این است که میوه بخواهی از جوانه ها ...
یک دوره به نبض من تناوب برسان...
یک روح, تنــــم را به تعجب برسان...
من دارم از اصل زندگــــی می افتم!
یک عشق به حال من تقلب برسان..
یکبار یکی گفت، با یک ژست خاص:







«گمونم عاشق شدی!!!
و این قشنگه...
ولی غیر منطقی عاشق شدی!»
.
.
انتخاب کردن برای عاشق شدن
منظورش همین بود
.
.
.
ولی در واقع این بیشتر یک تصادفه
آخه آدم میتونه منطقی تصادف کنه؟!!
.
.
.
.
.
.
بستگی داره چی تو کله شه :)

.
.
میتونه
بعد هم وقتی ایمانش پروار شد بگه:
این اعتماد به نفس را که از سر راه نیاورده ام !!!
.
.
والا ما هم هنوز سر در نیوردیم
کلا وقتی حرف عشق و عاشقی میشه من خنده م میاد
هرکی تعبیر و تفسیر خودش را داره
با لغت نامه ی خودش
همه ش درسته و همه ش اشتباهه
پرسید عشق چیست :
تهی کرد جام و گفت:
بر هرکسی به شیوه ای این داستان گذشت
ولی همیشه به نظرم انتخاب خنده دار بوده
.
.
شاید یه روز "باز" مجبور بشم "انتخاب " کنم :)
به شدت موافقم..
خییییلی خوب
به شدت به سلامتیییییییییییییی و دل ِ خوش
:)
با انرژی می نویسی...
با انرژی ایی از خودتونه خانوووووم

اثرات ترک سیگاره!!!!!!!!!!!!!!!
ها؟ چه منطور پلیدی داشتی؟ اعتراف کن بانو؟! چه می کنی با زحمتای ما؟
استغرالله!
.........به صرف شربت و شیرینی!
خوبی مهندس؟
درست گرفتی؟
من؟
نیت پلید؟
کی؟
کجا؟
لا کی؟
با چی؟
من زور داشتم؟
من که زور نداشتم
شما زور داشتی با اون مازیارتون با همدیگه که!
عجب!
.
.
.
چه زحمتی مهندس!
در تلاشیم برای یافتن مضمونی دهن فک و فامیل بندون!(یعنی همون دهن فک و فامیل را ببنده !!!!)
سلام
جالبه
نوع نوشتنت و میگم
وبت و دوس داشتم
دوس داشتی بگو بلینکیم همدیگرو
من فکر کردم این پروانه ها رو میگی که از جاشون تکون نمیخوردندا و نشستند این گوشه!
ممنون زهرا!
سپاس بانو - باشد که ما هم برای عباس آقا جانتان جبران نمائیم
No ghabel Sir...
عباس آقا ما جبران نمیخواد
پر رو میشه
همین که ما را بگیره برای صد پشتش بس!
شما فامیل عروسید مهندس!
با عباس آقا کاری نداشته باشید
اوهوم
عشق رو نمیشه انتخاب کرد...
کاش عشق، بازم انتخابم کنه...
کاش انتخابش کنه
ان شالا که میکنه
امیدواریم خانووووم
شبیه دختر حوا!


_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
تو مگه امتحان نداری الی
بازم میخوای بیفتی آبرومون را ببری ؟
تو پسر ِآدم باش!
اونوقت ما دختر حوا میشیم!
.
.
.
دارم!چندتا میخوای؟
روت را بگیر اونطرف توی وبلاگ ما خرابکاری نکنی!
هیچ عشقی ماندگارتر از عشق به خاک نیست...حتی عشقی که برایش از خاکت بگذری !
نادر ابراهیمی
پرسید عشق چیست تهی کرد جام و گفت
بر هرکسی به شیوه ای این داستان گذشت....