هوالمنتقم :
الی ،همون دختری که میگفت دختر خوبیه بند بند وجودش پر از ناباوریه.بند بند وجودش شوکه.بند بند وجودش درست عین روز قیامت از هم گسسته شده و نمیتونه بپذیره ،پاسخ عشق و محبت و دوست داشتن ،دشنه است و از دنیا میترسه...
و اگر روزی به گوشتون خورد که من دیگه توی این دنیا نیستم ،چهارشنبه ها برام فاتحه بخونید و شعر ،به گوش و روحم میرسه.
خیلی دلم میخواست بتونم آهنگ پیانو و بارون وبلاگم را باز درست کنم و بذارم ولی بلاگ اسکای بد قلقی میکنه.
خودتون وقتی چهارشنبه ها برام شعر و فاتحه میخونید "rain piano" رو سرچ کنید و گلی کنید تا یه پیکیج فوق العاده به روحم برسه.
برام دعا کنید که این قسمت زندگی رو بتونم بپذیرم وقتی دیگه هیچ چیزی شبیه گذشته نیست.حتی خود ِ گذشته !!!
الی نوشت :
پیغمبر پوشالی ِ نفرین شده ی من!نبی ِ روزهای سادگی و خوش باوریه من !
اگه یه روزی اومدی اینجا،بدون اینجا حرمت داشت و داره و دیگه نباید اینجا پا بذاری وقتی پیامبر پوشالی ِ من ،هرگز برام پیامی جز سرافکندگی و درد نداشت.
تک تک پستهای چهل و یک ستون را بخون.مخصوصا حرفا و قول و قرارات.و ببین من تمام این روزها میدونستم ولی اتکا میکردم به حرفات که همیشه دروغ بود.
برو وبلاگ خصوصی مون.اونجا برات اندازه تموم روزها و شبهایی که درد کشیدم و سر سوزن هنوز باورت داشتم،جمله نشسته.
خدا تا ابد و تا لحظه ای که نفس میکشی لعنتت کنه که حرمت هیچ چیزی را نگه نداشتی.
هنوز این حجم از دروغ و فریب و بازی و ذلت و متعفن بودن یک نفری که تو باشی را باور نمیکنم.
"بومرنگ است....شبی سوی تو برمیگردد...!"