هوالمحبوب:
نرگس یه بار بهم میگفت : وقتی اون شب تموم شد و من هنوز زنده بودم ،مطمئن بودم دیگه از هیچ دردی توی زندگیم نمیمیرم!
اون شب برای نرگس درد آورترین شبه زندگیش بود و مطمئن بود دیگه بدتر از این توی زندگیش اتفاق نمی افته که نتونه تحمل کنه!
و من امشب مطمئنم ...
درست مثل اون شب نرگس...
که دیگه از هیچ دردی نمیمیرم،وقتی این شبها گذشت و هنوز زنده ایم!
خدا !من منتظرم!منتظره تمومه دردایی که توی راهه!...
با آغوش باز...
بهت گفتم این درد را ختم به خیر کن،تا آخر عمرم تمومه دردها را به جون میخرم :) ...
منتظرم خدا :)
....بهشون گفتم دعاشون برآورده شد و درست شد.به همین سادگی و سختی!
و شادی و لبخند و خدایا شکر ه بقیه بود که شروع شد...اشکای آدمایی که خوشحال بودند که خدا روشون را زمین ننداخته!...شادیه آدمایی که اذعان داشتند به خدا التماس کردند که آبروشون را پیش ه الــی نبره...آدمایی که درست مثل شما دستاشون بوی خدا میداد و میده...
و من مطمئنم بودم همه چی زیر سر دعاها و دستاییه که رفته بالا...
و مطمئن بودم همه چی زیر سر معصومه است...
الــــی نوشت :
یکـ) تک تکتون را دوس دارم...دستهایی که خدا دلش نیومد خالی برش گردونه،پرستیدن داره...بوسیدن داره...طواف کردن داره...قدر دستاتون را بدونید... :)
دو )کامنتای پست پایین را فقط و فقط برای خودم نگهشون میدارم.این دعاها را باید نفس کشید.
سهـ) با ما چنان کرد حتی با اینکه شایسته ی آن نبودیم...
چاهار) مستانه! مستانه! بهتت نزنه! خشکت نزنه! ...من هنوزم به آخری خوب ایمان دارم...این دفعه محکمتر و مطمئن تر...اونقدر محکم که حتی خودِ خدا هم نمیتونه با بدترین دردها نظرم را برگردونه...
پنجـ)بخاطر تمام خوبیهاتون.بهترین ملودی را از اینجا گوش کنید >>> " امــشب در سـر شـــوری دارمــ "
قلم پیشکش!دست و دلم به زندگی هم نمی رود...
دلداری ام ندهید!نصیحتم نکنید!نگویید خدا میخواهد ببیند که تا کجا میتوانی!...من و خدا ماجراها داشتیم تا به امروز!
برایم آغوش و شانه نشوید...برایتان گریه نمیکنم!
حتی صدایم هم نکنید با اینکه صدایتان خوبست!... لال شده ام که حتی بله بگویم!
نگویید فلان ذکر را اِن بار بخوان و فوت کن به زندگی ِ کوفتی ات!...هرشب دعای هفتم صحیفه را با درد و هق هق میخوانم.خدا را که نمیشود گول زد!!
برایم شع ـر صبر و قامت راست کردن نخوانید...زانوهایم فرمان نمیبرند و توان ایستادن ندارد!
فقط.....
فقط دعــــا کنید...برای آخری خیر دعا کنید...
به عزیزترین ذات هستی قسم تان میدهم دعا کنید با ما چنین کند حتی اگر شایسته ی آن نباشیم...
همیــــــن!
هوالمحبوب :
ای آنکه گرهِ کارهای فرو بسته به سر انگشت تو گشوده میشود، و ای آن که سختیِ
دشواریها با تو آسان میگردد، و ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو
باید خواست.
سختیها به قدرت تو به نرمی گرایند و به لطف تو اسباب کارها فراهم آیند. فرمانِ
الاهی به نیروی تو به انجام رسد، و چیزها، به ارادهی تو موجود شوند،
و خواستِ تو را، بی آن که بگویی، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نیست، بی آن که
بگویی، رو بگردانند.
تویی آن که در کارهای مهم بخوانندش، و در ناگواریها بدو پناه برند. هیچ بلایی از
ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگردانی، و هیچ اندوهی بر طرف نشود مگر تو آن را از دل
برانی.
ای پروردگار من، اینک بلایی بر سرم فرود آمده که سنگینیاش مرا به زانو درآورده
است، و به دردی گرفتار آمدهام که با آن مدارا نتوانم کرد.
این همه را تو به نیروی خویش بر من وارد آوردهای و به سوی من روان کردهای.
آنچه تو بر من وارد آوردهای، هیچ کس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوی من روان
کردهای، هیچ کس برنگرداند. دری را که تو بسته باشی. کَس نگشاید، و دری را که تو
گشوده باشی، کَس نتواند بست. آن کار را که تو دشوار کنی، هیچ کس آسان نکند، و آن کس
را که تو خوار گردانی، کسی مدد نرساند.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست. ای پروردگار من، به احسانِ خویش دَرِ آسایش به روی
من بگشا، و به نیروی خود، سختیِ اندوهم را درهم شکن، و در آنچه زبان شکایت بدان
گشودهام، به نیکی بنگر، و مرا در آنچه از تو خواستهام، شیرینیِ استجابت بچشان، و
از پیشِ خود، رحمت و گشایشی دلخواه به من ده، و راه بیرون شدن از این گرفتاری را
پیش پایم نِه.
و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار.
ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بیطاقتم، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده، آکنده است؛ و این در حالی است که تنها تو میتوانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور کنی. پس با من چنین کن، اگر چه شایستهی آن نباشم، ای صاحب عرش بزرگ.
الی نوشت:
-دعا کنید....به تمام آدمها و مقدسات دنیا چنگ میزنم تا بالاخره به دستای پره یک نفر نگاه کنه.من دستام خالیه ...
- خدا همیشه گفتی لایکلف نفس الا وسعها...حواست هست این یکی خیلی خیلی بزرگه...به خودت قسم خیلــــی بزرگه!...از وسع من خارجه...من الی ام! نه یعقوب!نه ایوب!نه یونس! من الی ام!برای خورد کردنم یه اشاره کافیه!لازم به این همه دب دبه و کب کبه و برنامه نیست که! قرار شد آبرو داری کنیم!خدا حواست هست؟
ادامه مطلب ...